انتخاب قیمت درست برای موفقیت

قیمت گذاری محصول شما یکی از مهم ترین تصمیماتی است که در زمان راه اندازی کسب و کار انجام خواهید داد. اغلب کارآفرینان صدها ساعت در حال طراحی محصولات خود می باشند. اما به اندازه کافی بر روی قیمتها کار نمی کنند این در حالی است که در اقتصاد بسیار تاثیر گذار می باشد.

این کار ممکن است مانند یک فرآیند ساده به نظر برسد. اما در تاثیر کسب و کار یک امر حیاتی است. میتواند قیمت هر چیزی در کسب و کار از سود ناچیز و حاشیه ای تا سود کامل و نقد را تحت تاثیر قرار دهد، بنابراین بسیار حائز اهمیت است که فکری جدی برایش در نظر بگیرید. ممکن است ساده تر از آن چیزی که فکر می کنید به نظر برسد تا بگویید بعدا حل می کنیم، اما در نظر داشته باشید که قیمت گذاری نامناسب می تواند منجر به چالش های آینده و حتی شکست شود.

موفقیت با انتخاب قیمت درست

شما نمی توانید به فرمول ساده ای دسترسی داشته باشید. اما باید برخی از استراتژی های اثبات شده برای قیمت گذاری را بررسی کنید، تا بتونید بهتر آن را درک کنید. در ادامه کاریزما ۵ مورد را برای شما آماده کرده است ، که میتونید مورد بررسی قرار دهید.

۱٫ ارزش محصول خود را درک کنید.

بهترین راه برای یادگیری ارزش درک شده محصول شما این است که به انجام مواردی چون تحلیل بازار، و یا صحبت به صورت مستقیم با مشتریان یا از طریق نظرسنجی های آنلاین بپردازید. شما میتوانید دو مسیر را برای انتخاب داشته باشید.

اولی یک سوال کمکی است، چیزی مثل: ” اگر ما مقدار X را مطالبه کنیم چه فکری می کنید؟

دومی، یک پرسش بدون کمک است: “شما حاضرید برای این کار پول پرداخت کنید؟ و چقدر میتوانید هزینه کنید؟” شما می توانید پاسخ این دو سوال را در کنار هم بگذارید تا به هدف خود که نزدیکترین قیمت می باشد، دست پیدا کنید.

با گذشت زمان مشتریان شما نیز با کیف پول خود هماهنگ خواهند شد. اپل نمونه خوبی میتونه برای این مورد باشد. جدیدترین مدل های آیفون دارای ویژگی های محبوب در قیمت پایین تر از نسل قبلی است. اما مدل های پرطرفدار از سال گذشته گران تر هستند. اپل به وضوح بر اساس اطلاعات خود معتقد است که مشتریانش برای این نوآوری ها بیشتر پرداخت خواهند کرد.

۲٫ درباره رقابت تحقیق کنید.

باید بدانید رقیب تان چه می کنند. هزینه آنها تا چه مقدار می تواند بر قیمت شما تأثیر بگذارد. بنابراین به رقبای خود نگاه کنید. تا بدانید آن ها چه کاری انجام می دهند و چگونه محصولاتشان متفاوت است؟ قیمت آنها می تواند پایه ای برای این باشد که بدانید مشتریان شما تا چه مقدار هزینه میتوانند پرداخت کنند. شما ممکن است قیمت های خود را پایین بیاورید تا سعی کنید برخی از مشتریان را جذب کنید و به نحوی باعث کسب درآمد بیشتر شود، یا اگر خودتان را با یک نام تجاری لوکس می بینید، ممکن است قیمت های خود را بالاتر تنظیم کنید تا کیفیت و وضعیت بالا را نشان دهید.

۳٫ هزینه های خود را تعیین کنید.

قبل از اینکه قیمت محصول خود را تعیین کنید، باید بدانید چقدر هزینه می کنید تا آن را تعیین کنید. این به معنی محاسبه هر هزینه ای است که در تولید محصولات و یا خرید آنها برای شما به جا مانده است. اگر شما محصولات را خریداری و آن ها را به فروش می رسانید، هزینه های خرید و ارسال آیتم ها را اضافه کنید. اگر محصولات خود را تولید کنید، هزینه های ایجاد مثل مواد، توسعه، تولید و … را در بر می گیرد.

هنگامی که می دانید چقدر هزینه برای محصولات انجام داده اید، هزینه های خود را از کوچکترین تا بزرگترین مورد بررسی کنید تا بتونید سرمایه خود را باز گردانید.

۴٫ یک مدل قیمت پایه بسازیم.

قبل از اینکه قیمت را تعیین کنید، عاقلانه است که تعدادی از اعداد اصلی را پشت آن قرار دهید، تا بتوانید ببینید که فاکتورهای مختلف چگونه به خط پایین شما کمک می کنند. یک مدل قیمت گذاری پایه شبیه این است:

(قیمت – هزینه) x مقدار = سود

بنابراین بگذارید بگوییم شما میخواهید کلاه های سفارشی را بفروشید. کلاه های شما ۱۰ دلار هزینه دارند و مطمئن نیستید که آنها را میتوانید به قیمت ۱۵ یا ۲۰ دلار به فروش برسانید. برای هر مورد گزینه های زیر را وارد کنید:

(۱۵ دلار – ۱۰ دلار) X مقدار (۲۰) = ۱۰۰

(۲۰ دلار – ۱۰ دلار) X مقدار (۱۰) = ۱۰۰

با نگاه به این دو گزینه، شما باید دو برابر بیشتر از ۱۵ دلار به فروش برسانید تا به همان میزان ۲۰ دلار کلاه به دست آورید. به عبارت دیگر، کاهش قیمت های فقط ۲۵ درصد (از ۲۰ دلار به ۱۵ دلار) به این معنی است که شما نیاز به ۱۰۰ درصد افزایش یا دو برابر شدن تعداد کلاههایی که می فروشید دارید.

این یک تفاوت بزرگ است، حتی با مقادیر کوچک که در مثال برای شما قرار داده ایم. آیا فکر می کنید که می توانید بسیاری از آنها را فروخت؟ آیا تلاش برای آن ارزش دارد؟ بله، شما می توانید قیمت پایین تر را برای به دست آوردن کاربران داشته باشید.

۵٫ با توجه به واکنش اعداد حرکت کنید.

در نهایت وقتی یک محدوده قیمت دارید، از بینش خود استفاده کنید و به “واکنش اعداد” مانند ۹۹ یا ۱۰ دلار برای نهایی کردن قیمتها بروید. به این معنی است که به اعداد گرد توجه کنید و تاثیر رقم چپ را دست کم نگیرید: مصرف کنندگان، که از چپ به راست می خوانند، توجه بیشتری به رقم اول می کنند. هنگامی که اولین رقم را ۱ می بینید، قیمت کلی کالا بسیار کمتر از رقم اول به نظر می رسد.

مثلا ۲ حتی اگر قیمت فقط یک پنی یا یک دلار باشد. اثر کلی گرد کردن تا یک مقدار حتی باعث می شود که این مورد گران تر شود. این میتونه یک استراتژی حفظ مشتری و ایده عالی برای جذب بیشتر آنها باشد.

اقتصاد و قدرت قیمت

قیمت گذاری محصول می تواند کسب و کار کوچک شما را به خطر بیندازد. به صورتی که اگر قیمت ها را بیشتر از آنچه که مشتریان مایل به صرف آن هستند تعیین کنید، فروش را از دست خواهید داد. اما اگر قیمت ها را کم کنید، به همان اندازه خطر کرده و نمی تونید کسب درآمد کنید.

قیمت مناسب را باید در وسط تعیین کنید که درآمد بیشتری داشته باشید. اما پیدا کردن تعادل مناسب سخت است. مهم نیست که خودتان را در یک گوشه قرار دهید و برخی از درها را بر روی خود ببندید. انعطاف پذیری مهم است؛ در غیر این صورت ممکن است خود را در معرض رقابت قرار دهید و نتوانید به سرعت واکنش نشان دهید. قرار دادن قیمت محصول به صورت متناسب میتونه به شکل هنری است، اما مهمتر از همه هنگامی که شما این کار را به خوبی انجام بدهید، برای کسب و کار کوچک خود شاهکار کرده اید.