راهکارهایی ساده برای ایجاد ثروت

امیر خواهر زاده من به ثروت بسیار علاقه داشته و دوست دارد ثروتمند شود. او در مورد دوستان خود که دارای خانواده ثروتمندی هستند بسیار با من صحبت میکند. هر تصوری را نه در مورد ثروت دارد به من گفته و از من سوالات مختلفی را میپرسد که آیا خانواده فلانی دارای ثروت هستند؟ آیا من ثروتمند خواهم شد؟ قبل از اینکه جوابی را تحویل امیر دهم از او میپرسم تعریفش در مورد ثروت چیست. زمانی که او میپرسد آیا ما هم ثروتمند هستیم به او میگویم بله، ما با عشق ثروتمند هستیم. در واقع این جواب مناسبی است تا بتوان جهت عوض کردن بحث به او تحویل داد. با بیان این جواب در ادامه به اتفاقات دیگر در زندگی روزمره برای صحبت میپردازم.
ثروتآفرینی با چند نکته ساده
من با امیر خواهر زاده خود گفتو گوهای بسیاری را در مورد راهبردهای ثروت آفرینی دارم. بنابراین در ادامه این مطلب توسط آکادمی کاریزما آن را با شما در میان میگذارم تا بتوانید استفاده کنید. امیدوارم این موارد بتواند در ذهن او هم به خوبی جا گذاری شود. زیرا، خود من وقتی این موارد را درک و انجام دادم از نظر مالی زندگیام زیر رو رو شد. پس مطمئنا برای شما هم موثر خواهد بود.

۱٫ پول همیشه یک انگیزه ناکافی است
تا وقتی که درک نکنید پول همیشه انگیزه ناکافی است به خیال ثروتمند شدن به دور خود خواهید چرخید و از خود سوال خواهید کرد؛ “پس چرا ثروتمند نمیشوم؟” پول در مدت کوتاه بهترین انگیزه است. ولی، اگر شرایط سخت شود به نوعی در جا خواهیم زد و با خود خواهیم گفت؛” بی خیال پول، از این چیزی که هستم راضیام”. جهت اینکه ترغیب شوید تا از مشکل و چالشها عبور کنید باید به صورت کاملا واضح انگیزه خود را برای مسیر انتخاب شده مشخص کنید. مثلا؛ معنی و مفهوم آزادی و رها بودن برایم آنقدر مهم بود که فکر من را مشغول کرده بود. با دیدن خود که احساس آزاد بودن نداشتم به نوعی احساس خفگی را داشتم. مخصوصا وقتی که دیدم آزادیهای شغلم کم کم از دست میروند. تصور من از زندگی بسیار روشن بود و همین باعث شد تا زودتر از چیزی که برنامه ریزی کرده بودم ، شغل خود را رها کنم. نیاز داشتن به آزادی و کنترل داشتن بر زمان از انگیزههای اصلی من بود.
شغل خود را رها کردم و آن هم نه به این خاطر که دارای شرایط مساعد مالی بودم. بلکه، به این خاطر که تحمل نداشتم ببینم کل زندگی من همانند یک روز است که بیشتر کش آمده است. من به خاطر آزادی حاضر بودم هر کاری انجام دهم. هیچ وقت به دنبال پیدا کردن شغلی جدید نبودم. این انگیزه من بود که جهت ساخت زندگی برنامهریزی کنم، نه اینکه پول. بسیاری از والدین انگیزهای نیرومندتر از این را ندارند که در کنار حضور خانواده باشند. برخی دیگر ظواهر مادی انگیزه است که میتواند ماشین، خانه و … باشد، ولی این انگیزه با گذشت زمان ناملموستر میشود. این که شما چه انگیزهای دارید اصلا مهم نیست و بهتر است بدانید که اگر انگیزه شما فقط پول و ثروتمند شدن باشد شکست خواهید خورد.
۲٫ چنانچه از موضوع خود کوتاه نیایید ثروتمند نخواهید شد
چند روز قبل با یکی از بهترین مشاوران کسب و کار و شاگردانش شام خوردم. در این میان یکی از زنان که در این گروه شرکت کرده بود و به خطر کلاشها بهبود زیادی به کسب و کار داده بود راز موفقیت و رشد شخصی خود را با من در میان گذاشت. ” من همان کاری را انجام میدهم که به من میگویند، همین”. او با بحث در مورد اینکه چرا فلان کار را به روشی خاص انجام دهد وقت خودش را هدر نمیدهد. این فرد اشتباهاتی که منجر میشود را پذیرا میباشد و مقدماتی در مقابل پیشنهادات دیگران ندارد. این فرد از فرایند پیروی کرده و به نتیجههای عالی کار هم دست پیدا میکند. افرا اکثر دوست دارند اشتباهاتی که منجر میشوند را توجیه و یا پنهان کنند. آنها معتقدند به این روش حس بهتری را به خود دارند. ولی، این زن به اشتباهات خود اعتراف میکند و از آنها درس هم میگیرد. واقعا افراد کمی همانند او هستند. افراد بیشتر دوست دارند حق با آنها باشد تا رفتار و تفکرات خود را توجیه کنند. حتی اگر بخاطر شرکت در این کلاسها پول زیادی پرداخت کنند.

۳٫ رها کردن اسامی برنده و بازنده
اینکه برنده هستید یا بازنده را رها کنید. شما هیچ یک نیستید. تلاشی که میکنید در بسیاری از مواقع منجر به موفقیت در کسب و کار و زندگی و در برخی از مواقع منجر به شکست میشود.
۴٫ بازنده را به تنهایی اندازه نگیرید
هر جا که سود و بازدهی وجود داشته باشد مطمئنا ریسک هم وجود دارد. باید حتما به بررسی چیزی که برایش ریسک کرده و زمان، انرژی و پول مصرف میکنید، بپردازید.
۵٫ بهترین و تنها مکان برای شروع همین جایی است که حال هستید
هر کسی دوست دارد در ابتدای صف قرار گیرد و کار خود را از آنجا شروع کند. ولی، اینگونه نیست. مثلا؛ در بازار تره بار آیا برای انتخاب صف مناسب با چالش روبه رو خواهید شد؟ در این مواقع سرعت صف کم است و آرزو میکنید که ای کاش در صف دیگری بودید؟ آیا صف خود را عوض میکنید؟ در بسیاری از مواقع اگر تجربه داشته باشید با عوض کردن صف تفاوتی چندان را نخواهید داشت. البته در موارد بسیار کمی تفاوت را خواهید داشت. در تمامی اوقات به جای اینکه از خواندن روزنامه لذت ببرید فکرتان درگیر این صف و آن صف است. اگر صفی را انتخاب کنید به اول آن هم میرسید آیا این چنین نیست؟ علاوه بر این وقتی به اول آن هم برسید ممکن است صف دیگری نیز جلویتان ایجاد شود. تنها برای ضمانت شما باید وارد شوید تا به اول صف برسید. خلاصه حتما به اول صف میرسید. زندگی هم این چنین است و بهتر است به جای این و آن صف کردن به انجام کارتان بپردازید.

۶٫ بر مدیریت انرژی تسلط داشته باشید نه مدیریت زمان
شاید در اطراف خود فردی را بشناسید که از بزرگترین موانع رسیدن به هدفش را زمان بدانند. افراد زیادی این چنین هستند. جالب اینجاست که اگر از این افراد در مورد برنامههای تلویزیونی، فیلم و زندگی خصوصی بازیگران سوال کنید مطمئن باشید از اول تا پایان ماجرا را برای شما تعریف خواهند کرد. چرا که آنها تمام شب را روی کاناپه به تماشای تلویزیون مینشینند. بسیار ساده بگویم این افراد با این کار مرتکب بسیاری از اشتباهات رایج وقتکشی میشوند. به نظر من با توجه به تحقیقاتی که انجام دادهام زمان برای این افراد اصلا مسئله نیست. برای من هم نیست. مسئله اصلی انرژی است. من برنامه ورزشی و کاری خود را حول محور استفاده از انرژی و تجدید انرژی تنظیم میکنم. مطالب زیادی در این نکته وجود دارد. ولی جهت رسیدن به اهداف بزرگتر همانگونه که به مواردی چون خواب بیشتر، نوشیدن آب بیشتر و … نیاز داریم به انرژی بیشتری نیز احتیاج داریم. این موارد قادر هستند ساعات زیادی از انرژی متمرکز به روزهای شما اضافه کنند. به نظر من با انجام این موارد و جلوگیری از اعتقادات و باورهایی که مانع از موفقیت میشوند چون مدیریت زمان خواهید توانست کاری که دیگران در ۱۰ ساعت انجام میدهند را در ۲ ساعت انجام دهید.
۷٫ کمال طلبی فلج کننده است
با کمال طلب بودن منجمد میشوید و نخواهید توانست به سمت جلو حرکت کنید. به جای اینکه زیاد کمال طلب باشید که مثلا چه چیزی به اندازه کافی خوب است و خواهید توانست آن را امروز انجام دهید، تمرکز داشته باشید تا به جلو حرکت کنید. به نوعی همانطور که میگویند برکه عمیق از اقیانوس سطحی بهتر است. کمال طلبی را رها و به جلو حرکت کنید و بدانید پیشرفت مهمتر است.

۸٫ مسئلههای مختلف برای خود طرح کنید
شما را نمیدانم، ولی من از افرادی که به صورت مداوم در مورد مشکل تکراری نق زده و شکایت دارند بدم میآید. من نمیدانم این افراد با توجه به اینکه همیشه این مسئله تکراری برایشان اتفاق میافتد و از ان ناراحت هستند، چرا راه حلی برایش پیدا نکردهاند. ممکن است دوست داشته باشند این مسئله را مخفی کنند. خود من مشکلات زیادی دارم و دوست دارم این موارد را همانند چالشی در نظر داشته باشم. هر زمانی که مشکلی حل میکنم انگار مشکلی جدید به وجود میآید. ولی تنها تلاشم این است که در یک مشکل غرق نشوم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.