چرا از کار خود متنفر هستید؟

کاری که داریم و انجام میدهیم به معنی کار کردن نیست. حال این هر چیزی که باشد اگر به اندازه کافی نیز خوششانس باشیم و شغلی خوب به ما داده شده باشد باز به درصد بالایی دوست نداریم صبحها از خواب بیدار شده و به صورت هیجان زده و با اشتیاق به سر کار برویم. ما زمانی که آنجا هستیم چنان شکر گذار و قدردان کار خود نیستیم. ما با حواس پرتیهای مختلف که ذهنمان را مشغول کرده است کارهای مهمی را به زور و با گذشت زمان انجام میدهیم. تنها این نیست! زمانی که کار ما به پایان میرسد و به خانه خود بر میگردیم ، چندان بی حوصله هستیم که توانایی در آوردن جوراب خود را نیز نداریم. این در حالی است که به جند پیام، ایمیل جواب داده تا بالاخره خوابتان ببرد. به هر حال امیدوارم شما فردا در سر کار خود این چنین نباشد و اگر هم اینگونه است در ادامه مقالهای که آماده شده است به شما دلیل این مورد را توضیح میدهد تا بدانید چرا از کار خود متنفر هستید؟
دلیل نفرت داشتن از شغل خود چیست؟
تنها شما نیستید که حوصله کار کردن را ندارید. بلکه، علاوه بر بسیاری از مدیران و کارمندان رده میانی شرکتهای مختلف، مدیران اجرایی رده بالا را شامل شده و به نوعی با سرعت در حال گسترش است. ما در شرکت بهبود تعهد شغلی با نام The Energy Project هستیم تا مشارکت کارمندان را در پی داشته و عملکرد پایدارتری را بهبود بخشد. کمی بیش از یک سال پیش، لوک کیسام مدیر اجرایی آلبومارل که یک شرکت تولید محصولات شیمیایی چند میلیارد دلاری است به همکار من تونی مراجعه کرد تا بتواند به عنوان مربی کمکش کند و بتوان با حس بدی که در کار و زندگی خود دارد روبه رو و به آن غلبه کند.” حس من این بود که هر کاری میکردم چندان برایم مهم نبود و طوری بود که همیشه ذهنم در جایی دیگر به سر میبرد. بنظر همیشه در حال تقلب و خیانت به شرکت، خانواده و … بودم. به صورت کلی تمرکز نداشتم.
آقای کیسام تنها فردی نبود که این مشکل را داشت. سرینیواسان پیلای یکی از استادیارهای بالینی در دانشگاه پزشکی هاروارد است که در زمینه فرسودگی شغلی در حال تحقیق است. این فرد به صورت کاملا تصادفی حدود ۷۲ تن از مدیران را از شرکتهای مختلف به صورت کاملا تصادفی در رابطه با تحقیق خود انتخاب و با قرار دادن پرسشنامههایی به آنها دریافت که میزان رضایت آنها از شغل مورد نظر آنها حتی شغل رویایی که دارند چیست. آنها دارای نشانههایی از فرسودگی شغلی بودند. جالب است بدانید که هر ۷۲ نفر آنها اینگونه بودند! این درحالی بود که حداقل ۱ مورد برای فرسودگی شغلی خود داشتند.

موسسه گالوپ در سطح آمریکا در سال ۲۰۱۳ تحقیقاتی انجام داد که نشان بر این است تنها ۳۰ درصد کارمندان حس تعهد نسبت به شغل خود دارند و این در سطح جهانی به ۱۳ درصد میرسد. یعنی ما کار کردن را کاری آزار دهنده و اجبار میدانیم و این میتواند بسیار بدتر باشد.
در این زمان و دوره تقاضای کاری بسیار از حد ظرفیت ما بالاتر رفته است. به صورتی که تماما انرژی که داریم را جهت ارائه مهارت و توانایی در خود میبلعد. بنابراین چیزی برای خودمان باقی نمیماند. منشا این مشکلات میتواند هر چیزی چون رقابتهای کاری، فشار کاری و … باشد. البته در این میان پیشرفت تکنولوژی هم بی تاثیر نیست. زیرا به لطف تکنولوژی بسیاری از اطلاعات و درخواستها برای ما آماده شده است. به صورتی که حتی آدم کوچکترین زمانی را ندارد تا با اختصاص بتواند همه این موارد را با خواندن بررسی کند.
ما بسیار کنجکاو بودیم تا بدانیم چه چیزی میتواند تاثیر بالایی را برای تعهد شغلی بر افراد بگذارد و به همین دلیل به همکاری با بخش پژوهشی دانشگاه هاروارد پرداختیم. در این همکاری بر این قرار شد تا به صورت مشترک ۱۲۰۰۰ نفر را که کارمند دفتری در شرکتها بودند را مورد تحقیق قرار دهیم. همچنین ما پرسشنامههایی را به دو شرکت دادیم که مشتری شرکتهایمان بودند. اولین شرکت تولیدی بود که حدود ۶۰۰۰ کارمند داشت و دومی با ۲۵۰۰ کارمند خدمات مالی بود. نتایج به دست آمده بسیار شبیه بودند. زیرا کارمندان زمانی حس خوبی دارند که ۴ نیاز اصلی داشته باشند. فیزیکی( فرصتی برای شارژ باتریهای خود)، عاطفی( احساس داشته باشند فردی برای قدردان کارهایشان وجود دارد)، ذهنی( فرصت تمرکز بر کارهای مهم داشته باشند)، معنوی( کاری بکنند که در آن بهترین و لذتبخش است و بر این حس باشند که کار از پول ارزشمندتر است) این موارد میتوانند باعث موفقیت و افزایش درآمد فرد نیز شوند.
پس، هر چه شرکتی بتواند این چهار نیاز کارمندان را تامین کند باعث وفاداری، تعهد، داشتن انرژی مثبت بیشتر خواهد شد. همچنین با کاهش استرس و تنش نیز همراه است. البته اگر این ۴ مورد نیز با هم نباشند و مثلا یکی برآورده شود باز تاثیر دارد.
تعهد شغلی که با علاقه و تمرکز همراه است موردی است که حال در تعیین مفاهیم بالاتر از کار سازمانی در نظر میگیرد. در سال ۲۰۱۲ موسسه گالوپ ۲۶۳ پژوهش را برای ۱۹۲ شرکت انجام داد که نتیجه بر این بود ، شرکتهای با تعهد شغلی کارمندان دارای ۲۲ درصد سود بیشتری بودند، ۱۰ درصد از بابت امتیاز دهی مشتری بالاتر ، ۲۸ درصد کمتر از شرکت دزدی شده و ۴۸ درصد کمتر حوادث ایمنی داشتند.
در سال ۲۰۱۲ توسط شرکت خدمات مشاورهای Towers Watson روی ۳۲۰۰۰ نیروی کار در جهان تحقیق انجام شد که نشان میدهد تعریف قدیمی تعهد شغلی یعنی اراده داوطلبانه کارمند برای ارائه توان بیشتر دیگر به درد درجات بالای بهرهوری نمیخورد. چون اراده قابل تضمین نیست. با توجه به این تحقیق شرکتهای با تعهد شغلی قدیمی تنها ۱۴ درصد حاشیه سود عملیاتی داشتند. این در شرکتهای با کارمندان تعهد پایدار به ۲۷ درصد میرسد.
اگر بخواهیم ساده بیان کنیم یعنی احساس افراد نسبت به خود در حین کار روی عملکردشان تاثیر گذار خواهد بود. تحققی ما نشان میدهد که شرکتهای با ۴ نیاز اصلی خواهند توانست تاثیر شگفتانیگزی بر عملکرد داشته باشند.
بازسازی خود: کارمندانی که در هر ۹۰ دقیقه استراحتی را به خود اختصاص میدهند نسبت به دیگر افراد با استراحت کم دارای تمرکز بیشتری به اندازه ۳۰ درصد هستند. همچنین آنها ۵۰ درصد بیشتر دارای افکار خلاقانه هستند و ۴۶ درصد دارای جسم سالمتری هستند. این را هم مد نظر داشته باشید که هر چه افراد دارای ساعات کاری بیشتر از ۴۰ ساعت در هفته باشند احساس بدتری دارند و در نتیجه تعهد کاری پایینتر خواهد آمد. اما، اگر مدیر بتواند کارمندان را تشویق کند تا به جای مدام کار کردن استراحتی داشته باشند به صورت ۱۰۰ درصد کارمند میل به ماندن در شکرت را بیشتر در خود خواهد داشت و سلامت جسمانی خود را دو برابر بهتر میکند.
ارزش: اگر فردی به این حس باشد که در شرکت برایش ارزش قائل هستند بیش از هر چیزی باعث میشود اعتماد و امنیت در او بر خیزد. با توجه به تحقیقات این گونه افراد ۱٫۳ برابر احتمال ماندن در شرکت را دارند و ۶۷ درصد تعهد شغلی بهتری دارند.
تمرکز: در تحقیقات ما تنها ۲۰ درصد افراد توانستند بگویند در لحظه قادر هستند فقط روی یک کار تمرکز کنند. این تعداد ۵۰ درصد تعهد شغلی بالاتر و ۸۰ درصد احتمال ماندن دارند. یک سوم افرا نیز گفتند میتوانند کاملا موثر وظایف کاری خود را اولویت بندی کنند. این تعداد افراد ۱٫۶ برابر تمرکز بهتری دارند.
هدف: اینکه افراد میدانستند چرا و برای چه سرکار هستند و کار خود را انجام میدهند سه برابر بیشتر احتمال ادامه کار داشتند. این افراد نیز گفتند که ۱٫۷ برابر رضایت شغلی بالا و ۱٫۴ برابر به شغلشان متعهد هستند.
اغلب از مدیران سوال سادهای میپرسیم: اگر یکی از کارمندان بر پر انرژی بودن احساس داشته باشد و بر این عقیده باشد که تمرکز بالایی دارد آیا بهتر کار خود را انجام میدهد. معلوم است که جواب بله است. حال میپرسیم چقدر میخواهید روی نیازهایش سرمایهگذاری داشته باشید؟ اینحاست که سکوت بعد آن بله اولی خواهد آمد.

چگونه میتوان این قطع ارتباط عجیب را توضیح داد؟
در پاسخ به سوال بالا باید گفت تا چندی قبل نیازی دیده نمیشد که به غیر از حق و حقوق کارمندان برای آنها خرجی داشت. این از خیلی قبل بوده تا کارمندان کارهای خود را انجام دهند و کارفرما نیز فشاری از بابت برآورده کردن نیازهای کارمندان نداشت. اما حال روز به روز کارفرمایان زیادی اضافه میشود که میدانند استرس میتواند چه تاثیری بر کارایی کارمند داشته باشد و اینکه نباید آن را پشت گوش انداخت.
با این وجود، نیروی عادت و بی تحرکی موانع قدرتمندی برای برآوردن بهتر نیازهای کارمندان هستند. چند سال قبل ما در زمان فشرده کار که فصل مالیات بود روی ۱۵۰ حسابدار آزمایشی انجام دادیم. در این فصل که میزان کار بسیار بالاست کارمندان با اینکه سخت کار میکردند با توجه به میزان ساعتی، کارشان محاسبه میشد. با این حال چونکه ما میدانستیم استراحت ارزش بالایی دارد به شرکت گفتیم برخی از کارمندان خود را به صورت متفاوت برای کار بگیرید. این کارمندان برعکس بقیه ۹۰ دقیقه با تمرکز بالا کار و بعد حدود ۱۵ دقیقه استراحت داشتند و بعد از ظهر هم که انرژی کم میشود یک ساعت برای استراحت داشته باشند.علاوه بر این میتوانستند در هر روز که کار معین خود را انجام میدادند محل کار را ترک کنند.
در آخر نتیجه بر این شد که افراد آزمایشی کار بیشتر با تمرکز بالایی را انجام میدادند و عصرها زودتر از بقیه کارمندان محل کار را ترک میکردند و در گزارش خود نوشته بودند که نسبت به سال قبل انگیزه بالا و استرس کمتری داشتند. مدیران با توجه به اینکه از این نتیجه باخبر بودند، باز اجازه تغییر در روند کلی شرکت را صادر نمیکردند. یکی از مدیران به ما گفت: ” ما راه دیگری برای میزان کار آنها به جز ساعت نداریم” چندی قبل از همین شرکت با ما تماس گرفته شد و به ما گفتند اگر امکانش هست به آنجا برویم. یکی از آنها به ما گفت کارمندان ما هنوز در فصل مالیاتی انرژی کافی برای کار ندارند.
در این مورد بخشی از راه حل برای کارفرما اعتماد است. ما متوجه شدیم کارمندان دوست دارند در محل کار و زمان انعطافپذیری داشته باشند. یعنی با گزینههای بیشتر در کار و زمان تعهد شغلی بالاتری دارند. ولی متاسفانه کارفرماها میترسند اگر کارمندان از دیدشان خارج شوند وظایف را به خوبی انجام نمیدهند. یک سازمان خوب باید قبل مشتری و هر چیزی هوای کارمندان خود را داشته باشد. این شرکت درک میکند که کلید خلق ارزش بلند مدت سرمایهگذاری روی نیروی کار است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.