ذهن ناخود آگاه و نظریات زیگموند فروید درمورد سطوح ذهن انسان
در این مقاله ابتدا قصد داریم کمی به تشریح ذهن انسان بپردازیم و سپس در مورد ذهن ناخود آگاه بر اساس نظریات زیگموند فروید مطالبی را بنویسیم. با ما همراه باشید 🙂
ذهن ناخود آگاه و نظریات زیگموند فروید درمورد سطوح ذهن انسان
حتی زیگموند فروید، روانشناس بزرگ هم نتوانست نظریه جامع و کاملی درباره ذهن ناخود آگاه ارائه دهد.
اما مسلماً ایده ها و نظریات مهمی در این باره مطرح کرده است که هم اکنون اساس و یکی از بنیان های نظریات ذهن ناخود آگاه هستند.
ذهن سه سطحی
فروید در سال های ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۵ میلادی مدل توپوگرافی ذهن را ارائه و توسعه داد و در این بین سعی کرد ساختار و عملکرد ذهن را تشریح و توصیف کنید.
فروید برای توصیف مدل ذهن خود از مثال معروف کوه یخ شناور استفاده کرد.
در سال ۱۹۱۵ میلادی زیگموند فروید توانست مدل ذهن خود آگاه ، را توصیف کند، ذهن خود آگاه همان جایی است که تمام فرآیند های روانی که ما از آنها آگاهی داریم قرار گرفته اند و پرادزش می شوند.
فروید معتقد بود ذهن دارای سطح بندی مختلفی است (Level) به همین علت بالا ترین و روو ترین سطح ذهن را ذهن خودآگاه می دانست.
از طرفی ذهن پیش داوری (پیش از خود آگاه) شامل افکار و احساساتی می شود که شخص در ابتدا از آنها آگاهی ندارد، اما به راحتی می تواند به آگاهی برسد.
ذهن پیش از خود آگاه
ذهن پیش از خود آگاه در سطح پایین تری از ذهن خود آگاه قرار دارد و جایگاه آن درست پیش از ذهن ناخود آگاه می باشد.
ذهن پیش داوری (پیش از خود آگاه) از نظر روانی مانند اتاق انتظار برای انسان است.
زیگموند فروید تا سال ۱۹۲۴ نظریاتش را در مورد سطوح مختلف ذهن انسان و توانایی انسان برای دست یابی و کنترل بر آن تشریح کرد.
طبق این نظریات، ذهن انسان دارای سه سطح متفاوت از نظر آگاهی است و درک انسان نسبت به آن ها متفاوت است.
نخست آن سطحی که از ذهن که همه اعمال و افکار ارادی از آن می گذرد و تسلط بر آن داریم، دوم سطحی که برخلاف سطح پیشین، گرچه بسیاری از فرآیند های روانی و فکری را شامل می شود ولی عملا از آن غافل هستیم و به وجودش به صورت مستقیم آگاهی نداریم، سوم این که سطحی از ذهن انسان وجود دارد که میان این دو سطح است و به نوعی محل گذار برای هر دو سطح می باشد.
ذهن و حافظه
ما در زندگی روزمره از هر سه این سطوح ذهن برای شکل دهی به حافظه مان استفاده می کنیم.
برای مثال، شما در حال حاضر و عادی درباره اینکه شماره موبایل شما چه شماره ای است بدان فکر نمی کنید، اما همین الان به محض اینکه ما اسمی از شماره موبایل تان آوردیم به سرعت به یاد شماره موبایل تان افتادید و آن را به نوعی در ذهن مرور کردید.
همچنین ممکن است تجربیات احساسی ما در “ذهن پیش از خود آگاه” ما قرار داشته باشند البته گاهی اوقات ذهن، تجربیات احساسی بزرگ منفی را سرکوب می کند و نمی گذارد این گونه احساسات در “ذهن پیش از خود آگاه” باقی بمانند.
در نتیجه فعالیت های ذهنی ناخود آگاه از فعالیت های ذهن خود آگاه غیر قابل دسترس است، اما از نظر احساسی و رفتاری هر دو ضمیر (ذهن) از یکدیگر تاثیر می پذیرند.
طبق گفته های فروید، ذهن ناخود آگاه اصلی ترین مرجع رفتاری انسان ها به شمار می رود. اگر برگردیم به همان مثال معروف کوه یخ شناور، ذهن ناخود آگاه همان قسمت بزرگ یخ است که زیر آب قرار دارد و دیده نمی شود.
احساسات، انگیزه ها و تصمیمات ما تا حد زیادی از ذهن نا خود آگاه ما تاثیر می گیرند و به شدت متاثر از تجربیات گذشته ما هستند و قطعا این تجربیات برای ذخیره شدن و ماندگاری جایی بهتر از ضمیر ناخود آگاه (ذهن ناخودآگاه) ما پیدا نخواهند کرد.
ذهن ناخود آگاه
ما از آنچه که در ذهن خود آگاه مان اتفاق می افتد کاملا اطلاع داریم و از اطلاعاتی که در طول روز در ذهن خود آگاه خود ذخیره می کنیم آگاهی داریم ولی در مورد ذهن نا خود آگاه هیچ اطلاعی نداریم که چه میزان اطلاعات دریافتی از حواس ما را ذخیره می کند.
اطلاعات موجود در ضمیر (ذهن) ناخود آگاه شامل همه موارد مهم و غیر ضروری می شود که ما ممکن است در آینده به آن ها نیاز پیدا کنیم.
ضمیر (ذهن) نا خود آگاه نقش یک مخزن را ایفا می کند.
به عنوان مثال در سال ۱۹۱۵ میلادی فروید پی برد که به اذعان و اعتراف خود افراد برخی از خواسته ها و آرزو های ایشان اغلب بسیار ترسناک و دردناک و غیر انسانی هستند. فروید معتقد بود چنین داده هایی خارج از محدوده ذهن نا خود آگاه انسان قرار می گیرند.
که البته این روند معمولا به علت سرکوب کردن مسائل رخ می دهد.
فروید در سال ۱۹۱۵ میلادی بر اهمیت ذهن نا خود آگاه تاکیید کرد، همچنین فروید این مبحث را فرض اصلی این نظریه خود قرار داد که ذهن ناخود آگاه بر رفتار های انسان حاکم است.
در واقع هدف فروید این بود که بر اساس تحلیل های روان شناسی و با استفاده از یک مکانیسم دفاعی در اشخاص، ذهنِ خود آگاهِ ناخود آگاه ایجاد کند.
فروید معتقد بود، ذهن نا خود آگاه بر شاخه های متنوعی تاثیر گذار است که رویا پردازی نیز یکی از این شاخه ها است.
بسیاری از رویا پردازی ها و قضاوت های سریع ما نشات گرفته از ذهن ناخود آگاه مان است.
منابع مورد استفاده:
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.