افکار منفی را به تصدیق ها مبدل نکنید! (اعتماد و عزت نفس)
افکار منفی (negative thoughts) همواره ممکن است بروز کند. فرقی نمی کند که در چه وضعیت روانی قرار دارید و آیا الان تحمکل پذیرش و دریافت فشار های بیشتر را دارید یا نه. در واقع بهتر است همواره آمادگی برای دریافت پالس های منفی از طرف ذهن خود را داشته باشید، در این صورت افکار منفی همچون هر پدیده طبیعیِ غیر مخرب، بی هیچ مشکلی جزئی از زندگی خواهد شد.
با ما همراه باشید 🙂
افکار منفی را به تصدیق ها مبدل نکنید!
وقتی به خاطر انجام کار های خوبی که کرده اید برای خود ارزشی قائل نیستید، عزت و اعتماد به نفس پایینی دارید و زمانی که مرتکب اشتباه خود را تنبیه می کنید. غالباً این مسئله به خاطر گوش دادن همیشگی و دائمی به صدای منتقد درونی و نیز به این خاطر که هیچ گاه مثبت فکر نمی کنید، رُخ می دهد.
در واقع منتقد درونی خود تان هستید، اما مطالبی که بیان می کنید از جای دیگری آب می خورد. شاید به خاطر این باشد که بعضی ها در گذشته اظهارات منفی در مورد شما کرده اند و شما با آن اظهارات خو گرفته و عادت کرده اید.
بنابر این آرام آرام در درون با آن مطالب موافقت می کنید. شاید هم مکرراً به خود لقب هایی مثل تنبل، بی دقت و دست و پا چلفتی می دهید، یا شاید مثل برادر یا خواهر تان با هوش و دوست داشتنی نیستید.
خیلی از افراد غالباً این عبارات را بی آنکه معنای دقیق آن ها را بدانند به کار می برند. همین طور عده ای به خاطر آن که آن روی خبیث شان بالا آمده، دوست دارند شما را رنج بدهند، یا به دلیل حسادتی که دارند چنین مطالبی را عنوان می کنند.
شاید هم در زندگی شان مشکلاتی دارند که باعث می شود این حرف ها را بیان کنند؛ هر چند که آن مشکلات مورد نظر ما نیست اما در مورد عواقبی که برای شما به وجود می آورد نگرانیم.
چون اگر عادت کنید که در مورد خود الفاظ منفی را به کار ببرید در آن صورت این الفاظ ملکه ذهن تان خواهد شد و ذهن شما جولان گاه منفی بافی ها می شود.
برای مثال وقتی مرتکب اشتباه می شوید ممکن است به خود چیز هایی از این قبیل را عنوان کنید:
- تو کار خراب کنی، چطور می توانی تا این اندازه احمق باشی!
- این ویژگی نوعیِ من است.
- دوباره آن را انجام دادم، من بد شانس به دنیا اومدم.
- هیچ کاری را درست انجام نمی دهم.
- چرا باید دیگران را اذیت کنم؟! می دانم که نمی توانم آن کار را به سر انجام برسانم.
- من باعث این اتفاق شدم.
عصبانیتِ از خود، کاملاً طبیعی است، اما اگر هر بار که بعضی چیز ها بد از آب در می آید به خود لقب های زیادی بدهید، آنچه که واقعاً مرتکب آن می شوید حکایت از مطالبی می کند که نشانه احترام قائل نبودن برای خود است و هر بیشتر این کار را بکنید، بیشتر به صورت یک عادت در می آید.
این مسئله باعث بروز حس حقارت در شما می شود و همیشه به وجه تاریک خود نگاه می کنید و هیچ وقت انتظار وقوع یک رخداد خوب و خوش آیند را از خود ندارید.
اگر صدا هایی که می شنوید شبیه به این صدا ها است که برای تان گفتم، حالا دیگر زمان آن فرارسیده که آنچه را که وقتی مرتکب اشتباه می شوید یا اتفاق نادرستی رخ می دهد به خود می گویید، بشنوید و اگر آنچه که به خود می گویید همیشه منفی است یا جنبه انتقاد به خود دارد، تمرین کنید تا آن ها را به نکاتی مثبت مبدل کنید.
در زیر مثال هایی از افکار مثبت که برای جایگزین کردن با چیز های فاجعه بار وجود دارد ذکر شده است:
- من دوباره آن کار را نخواهم کرد.
- برای انجام آن کار بسیار با هوشم!
- حداقل این است که تلاش و سعی خود را کرده ام.
- شما در همه موراد نمی توانید بر من پیروز شوید.
- من چیز هایی را از آن وقایع یاد گرفته ام.
- دفعه بعد موفقیت بیشتری کسب می کنم.
- همه مشکلی دارند پس من مشکلات را نادیده می گیرم.
- می دانم که مقصر نیستم!
- این مسئله برای من مشکلی را به وجود نمی آورد.
- از این که تلاش کردم خوشحالم.
تصدیقات
بعضی افراد به جملات مثبتی با عنوان تصدیق کننده نیاز دارند. تصدیقات عبارتند از عبارات کوتاه که می توانید از آن ها برای جایگزینی افکار منفی با چیز های مثبت استفاده کنید. هر چه بیشتر آن ها را بگویید بیشتر حقیقت داشتن آن ها را باور می کنید.
بعضی ها تصدیق کننده های خود را روی آیینه و یا شیشه های اتاق شان می چسبانند، یا اینکه آن عبارات را هر روز صبح وقتی که از خواب بیدار می شوند تکرار می کنند.
تصدیقات باید بتوانند مستقیماً هر جمله منفی را که به خود می گویید، تکذیب کنند و همیشه باید بازگو کننده حقیقت ها باشند، یعنی آن چه که هستید و نه آن چه که نیستید.
مثلاً اگر خود را گول بزنید و به خود بگویید: “من تنبل یا احمق هستم”، آن وقت عبارت تصدیقی تان باید این باشد “نه تنها تنبل نیستم بلکه با هوش هم هستم”.
افرادی که عزت نفس خوبی دارند تمام انواع تصدیقات را به طور اتوماتیک به خود شان می گویند. حواس تان باشد که این تصدیق ها متکبرانه و غیر واقعی نیستند. یک تصدیق غیر واقعی این طوری است: “من با هوش ترین و زیبا ترین آدم دنیا هستم”
در مورد تصدیق های خود بی تابی و عجله نکنید چون هر چه بیشتر آن ها را به کار ببرید، آن وقت بیشتر قسمتی از شما خواهند شد. به عنوان مثال وقتی دفعه بعد چیزی را گم کردید یا به زمین انداختید به خودتان می گویید: “من واقعاً دست و پا چلفتی هستم” یا چیزی شبیه به این! جلوی این افکار منفی را بگیرید و حق گفتن این کلمات را به خود متوقف کنید.
در عوض به جای آن بگویید: “من حق کامل دارم چیز هایی را گم کنم یا بشکنم، این طبیعی است!”
منابع مورد استفاده:
Real Life Issues: Confidence & Self-Esteem [Nicki Household]
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.